♥♥« یه غزیبـــــــــــه»♥♥
میدانستم غزل خدافظی ات مثنوی هزار برگ خواهد شد
اما سکوت کردم
نه به علامت رضا .. ! نه به علامت تسلیم
واژه ها در دهانم یخ بسته بودند
بی هیچ کلامی به خدایت سپردم
و کودکانه چشم هایم را به در دوختم
سالها گذشته است .
و من همان ساده ی قدیمی ام
کمی شکسته شده ام
اما هنوز هم عاشق خوشباورم
آنقدر ک اگر برگردی و بگویی
پشت چراغ قرمز مانده ام
باور خواهم کرد
نظرات شما عزیزان: