♥♥« یه غزیبـــــــــــه»♥♥
تقدیم به دهقان فداکار..
تو در روزگاری بزرگ شدی که مردی برهنه شد تا زنان و کودکان
زنده بمانند اما من در روزگاری نفس میکشم که زنی برهنه می شود تا کودکش
از گرسنگی نمیرد پس بمیرد روزگار با خاطراتش از تقدیر سرنوشت غمگین مباش
چه بسا سگهایی که بر جسد شیرها رقصیدند وخود رابزرگ پنداشتند
ولی نمیدانستند شیر ،شیر میماند و سگ ،سگ
نظرات شما عزیزان: